مهد عسل بهشتي براي نوگلها

روانشناسی بسیار جالب نوجوانان!!

  یک پیرمرد بازنشسته، خانه جدیدی در نزدیکی یک دبیرستان خرید. یکی دو هفته اول همه چیز به خوبی و در آرامش پیش می رفت تا این که مدرسه ها باز شد. در اولین روز مدرسه، پس از تعطیلی کلاسها سه تا پسربچه در خیابان راه افتادند و در حالی که بلند بلند با هم حرف می زدند، هر چیزی که در خیابان افتاده بود را شوت می کردند و سروصداى عجیبی راه انداختند. این کار هر روز تکرار می شد و آسایش پیرمرد کاملاً مختل شده بود. این بود که...                                &n...
27 ارديبهشت 1391

کادوی روز مادر...

  روز مادر فقط خاص ما آدما نیست بهتره بدونیم مامانا همیشه از خود گذشته هستن   همیشه مهربونن و مراقب کوچولوهاشونن   مامانا و بچه ها گاهی کاملا شبیه به هم هستن   و گاهی یه کوچولو متفاوت   ولی همه اونا مامانا شونو دوست دارن   و روزشو تبریک میگن   پس من هم میگم:   و   ما کوچولوهای عسل یاد گرفتیم برای مامانای مهربون کارت تبریک درست کنیم طرز تهیه چند کارت پستال رو که کوچولوهای عسل یاد گرفتن در ادامه مطلب می بینیم...       کارت تبریک دست ساز گل سرخ کار چاپ با کف دست...
27 ارديبهشت 1391

روز مادر مبارک...

  تا فاطمه دیده بر جهان باز نمود    یزدان در رحمت به روی خلق گشود آن کوثر بی نظیر و اعطای کثیر       از جانب حق به مصطفی فاطمه بود   امروز 23 اردیبهشت مصادف با 20 جمادی الثانی، تولد بانویی است که از ازل تاج شرافت را به او داده اند مبارک باشد این روز مبارک   و به یمن این روز مبارک، روز مادر نامگذاری شده و چه خوش گفته اند به افتخار مادرانی که بهشت زیر پای آنهاست که:   به یاد می آورم لحظه های فراز را که: صدای او اعتبارم می بخشید و لحظه های نشیب را که اعتمادم   به یاد می آورم افرای افراشته ای را، به یاد می آ...
23 ارديبهشت 1391

سپیده صبح

  سپیده صبح دوباره سر زد پرنده شب دوباره پر زد   خروس خانه ترانه سر داد وقت سحر را به من خبر داد   بیرون آمدم در هوای باز وضو گرفتم برای نماز   دیدم نشسته گنجشکی زیبا بر روی شاخه، آرام و تنها   جیک جیک می کرد در آن صبح زود گویا که او هم یاد خدا بود   برگرفته از کتاب: ترانه های کودکانه ...
18 ارديبهشت 1391

واحد کار حیوانات

  امروز توی مهد واحد کار آشنایی با حیوانات رو داشتیم بعد از آموزش نمایش هم اجرا کردیم و در ادامه کار  ما رفتیم باغ وحش تا با حیوانات اهلی و وحشی از نزدیک آشنا بشیم روز خوبی بود و بهمون خوش گذشت حیوانات وحشی درنده مثل شیرو خرس و گرگ حیوانات وحشی پرنده و قشنگ مثل طاووس خانم چرنده ها مثل بز کوهی و حیوانات اهلی مثل مرغابی و مرغ و خروس و... همه رو دیدیم و خیلی چیزها رو یاد گرفتیم و حسابی خوش گذشت جای شما خالی عکس هامونو در ادامه مطلب ببینید...     ...
17 ارديبهشت 1391

لیوان آب را به زمین بگذار

  لیوان را زمین بگذار استادی درشروع کلاس درس ، لیوانی پراز آب به دست گرفت. آن را بالا گرفت که همه ببینند.بعد از شاگردان پرسید:  به نظر شما وزن این لیوان چقدر است ؟  شاگردان جواب دادند: ...   ادامه مطلب...      شاگردان جواب دادند:< 50 گرم ، 100 گرم ، 150 گرم > استاد گفت : < من هم بدون وزن کردن ، نمی دانم دقیقا“ وزنش چقدراست . اما سوال من این است : اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین طور نگه دارم ، چه اتفاقی خواهد افتاد ؟> شاگردان گفتند : هیچ اتفاقی نمی افتد . استاد پرسید : < خوب ، اگر یک ساعت همین طور نگه دارم ...
16 ارديبهشت 1391

آهو کوچولو دیگه اسراف نمی کنه!

  یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود توی یک جنگل سبز آهوخانم با 2تابچه اش زندگی می کردند. عسلکهای من، هر وقت که آهو خانم برای بچه هایش غذا تهیه می کرد و می آورد که بین آنها تقسیم کند یکی از بچه هایش، که اسمش دم قهوه ای بود، میگفت : من بیشتر می خوام، باید بزرگتره رو بدین به من. آهو خانم می گفت : آخر عزیز دلم باید به اندازه ای که می توانی بخوری ، و برداری اگر بیشتر برداری نیمه خور و اسراف می شود .   ولی آهو کوچولو گوشش بدهکار نبود . یک روز که با برادرش د نبا ل رنگین کمان می گشت تا سر رنگین کمان را پیدا کند و بگیرد ، ... ادامه مطلب...     یک ...
14 ارديبهشت 1391

از ما کوچولوها به: مربی های مهربون:روزتون مبارک

  اول سلام... بعدش تقدیم یه سبد گل به گل ترین و مهربونترین فرشته های روی زمین... مامانم دیشب که می خواستم بخوابم گفت: عزیزم فردا روز معلمه، یادت باشه حتما به خانم مربی تبریک بگی من پرسیدم : روز معلم یعنی چی؟ مامان گفت:... ادامه مطلب...   مامان گفت: یعنی روزی که تو بخاطر تمام زحمتهایی که خانم مربی برات کشیده ازش سپاسگزاری می کنی البته باید بدونی که خانم مربی مهربون برات خیلی زحمت میکشه و هیچ جوری نمیشه ازش تشکر واقعی کرد اما حداقل این روز رو به عنوان نماد گذاشتن تا مربی های مهربون بدونن که ما قدردان زحمتاشون هستیم م...
12 ارديبهشت 1391

ما رفتیم بازار!

  امروز بچه های خوب مهد بعد از آموزش واحد کار مشاغل برای آشنایی با چند تا از مشاغل سنتی تر و همین طور آشنایی با نحوه خرید رفتن بازار پارچه فروش ها ...   قبل از اینکه بخوام توضیحات بازدید رو بیارم لازمه که از خانواده محترم آقای موحد بخاطر همکاری صمیمانه با مهد در دعوت از کوچولوهای ناز و قبول میزبانی این برنامه تشکر ویژه داشته باشیم ممنونیم                         برای دوستان عزیزی که خواننده وبلاگ ما از شهرهای دیگه هستن باید بگیم که: بازار بزازهای جهرم یه قد...
11 ارديبهشت 1391

قصه های جنگل(1):خرگوش باهوش

  در جنگل سر سبز و قشنگي خرگوش باهوشي در کنار بقیه دوستاش با خوشی و خرمی زندگی می کردن . يك گرگ پيرو يك روباه بدجنس هم هميشه نقشه مي كشيدند تا اين خرگوش را شكار كنند آخه اون مراقب همه حیوونای دیگه هم بود و نمی گذاشت تا روباه و گرگ بدجنس به اونا آسیب برسونن. ولي هيچوقت موفق نمي شدند و همیشه عصبانی بودن. يك روز روباه مكار به گر گ گفت : من نقشه جالبي دارم و اين دفعه مي توانيم خرگوش را شكار كنيم . گرگ گفت : چه نقشه اي ؟  روباه گفت : ... ادامه مطلب...      روباه گفت : تو برو ته جنگل ، همانجا كه قارچهاي سمي رشد مي كند و خودت را به مردن بزن . من پي...
10 ارديبهشت 1391